تاریخ انبیاء (از آدم خلیفة اللّه (ع) تا خاتم رسول اللّه (ص))
ابراهیم و نشانه ای از رستاخیز
آری، قلب ابراهیم لبریز از ایمان به پروردگار و سرشار از اعتقاد و اعتماد به قدرت خالق یکتا بود، به آنچه که درباره قیامت و زنده شدن مردگان به او وحی شده بود، ایمان داشت. ولی او مشتاق بود به ایمان و بصیرت خویش بیفزاید و اعتماد و یقینش بیشتر گردد و آیات رستاخیز را درک کند و برهان روشن قیامت را به چشم خود ببیند، لذا از پروردگار خود خواست تا به او نشان دهد که چگونه مردگان را زنده می کند؟
خدای تعالی به ابراهیم وحی نمود؛
«مگر اعتقاد به قیامت نداری؟»
ابراهیم پاسخ داد؛
«چرا ایمان دارم، ولی می خواهم دلم سرشار از ایمان و یقین و باور گردد و به عالی ترین مرحله یقین برسد».
خداوند به او فرمود؛
«چهار پرنده را بگیر و سر آنها را ببر، و سپس گوشت بدن آنها را بکوب و درهم بیامیز، آنگاه گوشت کوبیده شده را به چهار قسمت کن و هر کدام را به روی کوهی قرار بده و سپس آنها به اذن خدا به سوی خود بخوان.»
ابراهیم طبق فرمان خداوند چهار پرنده را که گویند (خروس، طاووس، اردک و کلاغ)(2)بوده گرفت و کشت و گوشت بدن آنها را با هم مخلوط کرد و به چهار قسمت
[90]
تقسیم کرد و هر قسمت را روی کوهی قرار داد، آنگاه کمی دورتر رفت و منقارهای آن چهار پرنده را در دست گرفت، و صدا زد؛ «ای پرندگان! به اذن خدا زنده شوید و به نزد من پرواز کنید.»(1)
در همان لحظه گوشتهای مخلوط شده پرندگان از هم جدا شد و به طرف ابراهیم حرکت کردند و به منقارهای خود پیوستند و روح در بدن آنها دمیده شد. ابراهیم با چشم خود صحنه معاد و زنده شدن مردگان را دید و در نهایت شگفتی متوجّه دانه هایی که روی زمین ریخته بود شد که پرندگان به خوردن آنها مشغولند.
قلب ابراهیم سرشار از اطمینان و باور گردید، سخن قلبش را به زبان آورد و گفت؛
«آری، خداوند بر همه چیز تواناست و زنده شدن مردگان پس از مرگ به دست اوست، خدایی که هم از ذرّه های بدن مردگان آگاه است و هم توانایی بر جمع کردن آنها را دارد.»(2)
2 - سرگذشت پیامبران، ص 39؛ علل الشّرایع، ص 195؛ خصال، ص 127 آمده که آن چهار پرنده (طاووس، باز، مرغابی و خروس) بوده است.1 - علل الشّرایع، ص 195.2 - مجمع البیان، ج 2، ص 373.